در هر کسبوکار، لحظاتی وجود دارد که تصمیمها از همیشه حساستر میشوند. در چنین مقاطعی، یک انتخاب اشتباه میتواند مسیر آینده سازمان را تغییر دهد. این زمانها معمولاً با تغییر شرایط بازار، رشد سریع یا بحرانهای داخلی همراهاند و مهمترین عامل موفقیت در آنها، نحوه برخورد با نیروهای کلیدی است.
نیروهای کلیدی فقط کارمندان حرفهای نیستند، بلکه ستونهای فکری و فرهنگی هر سازماناند. آنها کسانی هستند که تصمیمها، ارزشها و مسیر رشد شرکت را تحتتأثیر قرار میدهند. در چنین دورههایی، تصمیم استراتژیک یعنی تشخیص اینکه چه کسی را باید حفظ کرد، چگونه باید انگیزهها را تقویت نمود و کجا لازم است تغییر ایجاد شود.
نگه داشتن نیروهای ارزشمند تنها با پرداخت حقوق بیشتر ممکن نیست؛ بلکه با ایجاد حس معنا، احترام و تعلق اتفاق میافتد. وقتی اعضای تیم احساس کنند در مسیر رشد شرکت نقش واقعی دارند، به بخشی از آینده آن تبدیل میشوند. در مقابل، نادیده گرفتن نیازها یا بیتوجهی به ارتباط انسانی، بزرگترین تهدید برای پایداری یک سازمان است.
در این ویدیو به همین نقطه ظریف اشاره شده است؛ جایی که مدیریت، تصمیمهای احساسی و منطقی را باید در تعادل نگه دارد. گاهی بهترین تصمیم، نه استخدام فرد جدید، بلکه حفظ و بازآفرینی انگیزه در همان تیم فعلی است.
به نظر شما، در چنین دورههایی مهمترین معیار برای نگهداشتن افراد چیست؟ اعتماد؟ انگیزه؟ یا چشمانداز مشترک؟