پیری جمعیت تنها یک آمار خشک نیست؛ یکی از مهمترین متغیرهایی است که میتواند آینده اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی یک کشور را تحتتأثیر قرار دهد. در سالهای اخیر، تغییرات عمیقی در ساختار جمعیت بسیاری از کشورها شکل گرفته است. کاهش نرخ تولد، افزایش امید به زندگی و جابهجایی الگوهای خانوادگی باعث شده نسبت سالمندان با سرعتی بیسابقه افزایش پیدا کند. این تغییر اگر نادیده گرفته شود، میتواند پیامدهایی ایجاد کند که سالها طول میکشد تا جبران شود.
چالش اصلی کشورها کمبود منابع نیست؛ بلکه نبود برنامهریزی برای مواجهه با این موج جمعیتی است. پیری جمعیت میتواند آینده بازار کار، صندوقهای بازنشستگی، نیازهای بهداشتی، نوع خدمات عمومی و حتی الگوهای مصرف را دگرگون کند. جامعهای که نیروی کار جوان کمتری دارد، با کاهش تولید، کاهش نوآوری و افزایش هزینههای حمایتی روبهرو میشود. از سوی دیگر، اگر سیاستگذاری درست وجود نداشته باشد، فشار اقتصادی بر نسلهای آینده چند برابر خواهد شد.
اما نقطه امیدوارکننده این است که بسیاری از کشورها با برنامهریزی هوشمندانه توانستهاند این چالش را به فرصت تبدیل کنند. ایجاد زیرساختهای بهداشتی مناسب، سرمایهگذاری روی فناوری، تقویت حمایت از خانوادهها، اصلاح سیستم بازنشستگی و توجه به مهاجرتهای هدفمند از جمله راهکارهایی است که میتواند مسیر آینده را تغییر دهد.
اکنون پرسش اصلی این است: ما تا چه حد برای ورود به این مرحله آماده هستیم؟
آیا نشانهها را جدی میگیریم؟ آیا امروز برای فردا برنامه داریم؟ آینده جمعیت، آینده اقتصاد و آینده زندگی ماست.
نظر شما چیست؟