هنگامیکه یک رکود اقتصادی رخ میدهد، کاهش زیادی در فعالیت های اقتصادی در سطح کلان رخ میدهد؛ که ممکن است تا مدت زیادی به طول بینجامد. در این حالت، به گفته برخی از اقتصاددانان، اتفاقات مهمی در سطح اقتصاد ملی، رخ خواهد داد؛ از قبیل: توقف توسعه تجارت، کاهش تولید ناخالص داخلی برای دو فصل متوالی و افزایش شدید نرخ بیکاری. در مورد علل و ماهیت رکودها، مجموعه ای از عوامل دخیل هستند، که خود موجب عدم شفافیت در تعریف آن میشود. در اصل، رکود اقتصادی مجموعه ای از “شکستهای اقتصادی” است که در یک زمان بروز میکند. برای سرپا نگه داشتن، کسب و کارها، مدیران مجبور میشوند که به سمت “تخصیص مجدد منابع”، “کاهش تولید” و “جلوگیری از ورشکستگی” بروند، که متأسفانه همگی نیازمند اخراج نیروی کار هستند.
چه چیزی باعث رکود اقتصادی می شود؟
رکود اقتصادی در گذشته اتفاق افتاده است و ممکن است دوباره اتفاق بیفتد، به همین دلیل است که اقتصاددانان سعی میکنند دلایل و نحوه اجتناب از آن را بیابند. رکود اقتصادی را می توان به عوامل ذیل نسبت داد:
1- ابر تورم
ابرتورم زمانی اتفاق میافتد که دولت با چاپ بیش از حد پول اجازه میدهد، در اقتصاد کلان یک شکاف تورمی عمیق ایجاد شود که، منجر به افزایش تدریجی قیمت کالاها و خدمات میشود. بالا بردن رشد اقتصادی، مستلزم ایجاد پول و اعتبار توسط دولت است. اما در مواقعی که ابرتورم ایجاد میشود، مشخص است که دولت نتوانسته با افزایش قیمتها وفق پیدا کند؛ و در نتیجه، مجبور به افزایش نرخ بهره میشود.
2- رکود تورمی
کند شدن رشد اقتصادی و افزایش تورم به عنوان رکود تورمی شناخته می شود و این اصطلاح اغلب در اکثر دوره های آموزشی مالی استفاده می شود. از آنجایی که روشهای مورد استفاده برای کاهش تورم ممکن است بیکاری را به سطوح بسیار بالایی برساند، این شرایط اقتصادی برای سیاستگذاران مشکل ایجاد میکند. رکود تورمی و پیامدهای آن بر اقتصاد ممکن است برای سال ها یا دهه ها ادامه داشته باشد. رکود تورمی در ایالات متحده طی دهه های 1960 و 1970 رخ داد. در این مدت، توسعه اقتصادی کند بود و تورم به 13 درصد در سال به اوج خود رسید، در حالی که نرخ تورم بریتانیا به 20 درصد در سال رسید. کنترل رکود تورمی دشوار است و دولت ها باید پول زیادی را برای بازگرداندن اقتصاد به تعادل خرج کنند.
3- سقوط بازار سهام
زمانیکه سرمایهگذاران، اعتماد خود را به بازار سهام از دست میدهند و ارزش کلی سهام به شدت کاهش مییابد، سقوط بازار سهام اتفاق میافتد. هنگامیکه بازار سهام سقوط میکند، یک بازار نزولی ایجاد میشود؛ (که در آن قیمتها، حداقل 20 درصد از بالاترین قیمت اخیر خود، کاهش یابند) هنگامیکه قیمت سهام در یک دوره زمانی طولانی، افزایش قیمت را تجربه میکند، معیارها و سطح توقعات قیمتی سرمایه گذاران بازار، فراتر میرود؛ و این مسئله، موجب می شود که با از دست رفتن قله های قیمتی، خروج سرمایه و سقوط بازار سهام رخ دهد.
4- کاهش اعتماد تجاری و اقتصادی
هنگامیکه مصرف کنندگان، کاهش اعتماد عمومی به اقتصاد را تجربه میکنند، تمایل دارند به طور عمومی خرید را متوقف کنند و اصطلاحاً به حالت “دفاعی” بروند. در نتیجه، کسبوکارها فرصتهای شغلی کمتری ایجاد میکنند، اقتصاد کلان نمیتواند فرصت های شغلی و تجاری را توسعه دهد، صنعت خرده فروشی به آرامی در حال حرکت است، بیکاری در نتیجه کاهش تولید در پاسخ به کاهش تقاضا، افزایش مییابد. برای بازگرداندن اعتماد تجاری و اقتصادی، دولت و بانک مرکزی حتما باید مداخله کنند.
عوامل روانی رکود اقتصادی
در سالهای پر رونق اقتصادی، به دلیل خوش بینی بیش از حد سرمایه گذاران، کارآیی اقتصاد کشور به اوج خود میرسد. اما پس از سقوط بازار، بدبینی های متعددی به وجود میآید؛ که تأثیر قابل توجهی در انتظارات ذهنی سرمایه گذاران، شرکت ها و مصرف کنندگان دارد. این عوامل ممکن است، در شروع و گسترش رکود اقتصادی نیز نقش داشته باشد.
چه چیزی باعث کاهش نرخ بهره در دوران رکود اقتصادی میشود؟
از آنجایی که بانک های مرکزی، از انواع سیاست پولی برای تحریک رشد در دوران رکود استفاده می کنند، ممکن است حتی نرخ بهره را کاهش دهند؛ چرا که میخواهد افراد دارای پول، به جای نگهداری آن در حساب بانکی، اوراق قرضه دولتی خریداری کنند؛ که به نوعی یک مدل، فشار خرید از سوی دولت محسوب میشود. همچنین ایمنی بیشتر این اوراق نسبت به سپرده گذاری بانکی، یکی دیگر از عوامل مؤثر بر کاهش نرخ بهره در دوران رکود است.