موضوع جالب و چند رشته ای اقتصاد فرهنگی به بررسی پیوند بین شیوه های فرهنگی و مبادله پولی میپردازد. در اینجا منظور از «فرهنگ» همه چیزهایی است که مردم در زندگی روزمره خود به آنها اهمیت میدهند و از آنها استفاده میکنند، مانند آداب و رسوم، سنت ها، اعتقادات و مناسک و اقتصاد در اینجا کل فرآیند ساخت، فروش و مصرف محصولات و خدمات را در بر میگیرد.
اقتصاد فرهنگی چیست و چرا اهمیت دارد؟
بررسی عوامل فرهنگی و تأثیر آنها بر نتایج اقتصادی به عنوان اقتصاد فرهنگی شناخته میشود. منظور ما از ارزش ها و آداب و رسوم مشترک مردم، فرهنگ آنهاست. مصرف، تولید، خلاقیت، تجارت، سرمایه اجتماعی، ایمان، خانواده، باروری و اقتصاد فرهنگی تنها تعدادی از حوزههایی هستند که در آنها تأثیرات فرهنگی بر رفتار و تصمیمگیری انسان بررسی میشود. هنر، موسیقی، ادبیات، میراث و صنایع خلاق همگی بخشی از کالاها و خدمات فرهنگی هستند و اقتصاد فرهنگی تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آنها را بررسی میکند.
حوزه اقتصاد فرهنگی از این جهت حائز اهمیت است که تنوع غنی فرهنگ های انسانی و چگونگی تأثیر عوامل فرهنگی بر نتایج پولی، پیشرفت اجتماعی و کیفیت کلی زندگی را روشن میکند. از بینش و روشهای اقتصاد فرهنگی نیز میتوان برای توسعه و ارزیابی سیاستهای فرهنگی با هدف افزایش ارزش پولی و اجتماعی فرهنگ استفاده کرد.
دو نوع از اقتصاد فرهنگی
در اینجا دو شاخه از اقتصاد فرهنگی وجود دارد:
مؤسسات فرهنگی:
این زیر شاخه از اقتصاد فرهنگی بر سازمان هایی متمرکز است که از هنر و فرهنگ به طور کلی و همچنین هنرهای تجسمی و نمایشی به طور خاص حمایت میکنند. بررسی تأثیر فشارهای بازار، قوانین دولتی و هنجارهای اجتماعی بر عملیات، تولید و توزیع کالاها و خدمات فرهنگی، کانون توجه این سازمانها است. همچنین اثرات پولی و اجتماعی این مؤسسات را بر مردم و محلهها ارزیابی میکند، از جمله اینکه چگونه بر مواردی مانند آموزش، انسجام اجتماعی و شادی کلی تأثیر میگذارند.
جلوه های فرهنگی:
این زیر شاخه از اقتصاد فرهنگی تأثیر ارزش ها، آداب و رسوم و ترجیحات مشترک فرهنگی بر اقتصاد جهانی و تأثیر متغیرهای فرهنگی بر اعمال و انتخاب های انسان در زمینه هایی مانند مصرف، تولید، نوآوری، تجارت، سرمایه اجتماعی، ایمان، خانواده و باروری را بررسی میکند. رشد اقتصادی، توسعه، نابرابری و شادی از جمله نتایجی است که در کنار اثرات اجتماعی و اقتصادی این جنبه های فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد.
چگونه اقتصاد فرهنگی میتواند درمورد سیاست های فرهنگی اطلاع رسانی کند و آن را بهبود بخشد
دولتها و سایر نهادهای عمومی با تأمین مالی، ترویج و نظارت صنعت فرهنگی، در سیاستگذاری فرهنگی مشارکت میکنند. هر چیزی که به بیان یا مشارکت در فرهنگ مربوط میشود، خواه هنر، میراث یا صنایع فرهنگی باشد، جزیی از بخش فرهنگی است.
چندین حوزه از سیاست فرهنگی میتوانند از بینش های ارائه شده توسط اقتصاد فرهنگی بهره مند شوند. اولین سهم اقتصاد فرهنگی، چارچوب نظری و تحلیلی برای مطالعه بازار تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات فرهنگی و همچنین ویژگی ها و ارزش آنهاست.
دوم، اقتصاد فرهنگی ممکن است آمار و حقایقی را برای حمایت از قضاوت های سیاست فرهنگی ارائه دهد. برای جمعآوری و ارزیابی دادهها در مورد سلیقه، اقدامات و نتایج تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و واسطههای فرهنگی، اقتصاد فرهنگی میتواند از روشها و ابزارهای مختلفی از جمله آزمایشها، نظرسنجیها، مطالعات موردی و تحلیل هزینه و فایده استفاده کند.
ثالثاً برای ایجاد و اجرای سیاست های مؤثر فرهنگی، اقتصاد فرهنگی میتواند پیشنهاداتی ارایه دهد. وقتی صحبت از مشوق ها و اقدامات کارگزاران فرهنگی میشود، اقتصاد فرهنگی میتواند جوانب مثبت و منفی ابزارهای مختلف سیاستی مانند یارانه ها، مالیات ها، قوانین، قراردادها و کوپن ها را مشخص کند.
نقش فرهنگ در نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی
تعداد بیشماری از محققان و متخصصان از هر طبقهای به این سوال پرداختهاند که چگونه فرهنگ بر نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی تأثیر میگذارد. در اینجا به مواردی مانند هنجارها، عملکردها، ارزش ها و باورهای فرهنگی که در جامعه نفوذ میکند و بر نحوه عملکرد و ارتباط اعضای آن با یکدیگر تأثیر میگذارد، اشاره میشود. خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی راههایی برای فکر کردن به مشکلات و ارائه راهحلهایی هستند که افراد میتوانند آنها را اجرا کنند. فرهنگ بسته به شرایط خاص میتواند این فرآیندها را تشویق یا مهار کند، بنابراین پیوند بین این دو میتواند پیچیده و همیشه در حال تغییر باشد.
نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی همگی تحت تأثیر فرهنگ هستند، اما این تأثیر نه ثابت است و نه تغییر ناپذیر. فناوری، آموزش، قانونگذاری و جهانیسازی تنها تعدادی از عوامل متعددی هستند که میتوانند بر تغییرات فرهنگی هم از نظر تاریخی و هم در عصر حاضر تأثیر بگذارند. این بدان معناست که درک و سرمایه گذاری نقش فرهنگ در نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی راه حل ساده ای نیست، بلکه نیازمند یک استراتژی بین رشته ای و چند سطحی است.
تأثیر فرهنگ بر توسعه اقتصادی و انسجام اجتماعی
عوامل فرهنگی به چندین روش مثبت به رشد اقتصادی و انسجام اجتماعی کمک میکنند، از جمله:
- هنرمندان، مربیان و کارآفرینان خلاق، همراه با صنایع مرتبط مانند آموزش، مهماننوازی و گردشگری، میتوانند در بخش فرهنگی چشمانداز شغلی و درآمدی پیدا کنند.
- فرهنگ قدرت افزایش نوآوری و رقابت از طریق بهبود توانایی های خلاقانه افراد و مشاغل، تشویق به توسعه راه حل های جدید برای مشکلات و تسهیل گسترش و پذیرش نوآوری ها را دارد.
- فرهنگ میتواند با ترویج درک و احترام متقابل، ایجاد حس تعلق و هویت، و اجازه دادن به گروه ها و افراد مختلف برای مشارکت و نمایندگی در زندگی فرهنگی، شمول و انسجام اجتماعی را ارتقا دهد.
- فرهنگ با کاهش سطح استرس، اضطراب و افسردگی و افزایش شادی، رضایت و معنا در زندگی، قدرت بهبود سلامت و شادی را دارد. هنجارهای فرهنگی که ورزش، چالش های ذهنی و ارتباطات باز احساسات را ترویج میکنند، عوامل دیگری هستند که به سلامت روحی و جسمی کمک میکنند.
فرهنگ پتانسیل تقویت دموکراسی و مشارکت مدنی از طریق تقویت درک و مشارکت بیشتر در مسائل عمومی، گشودن راه های جدید برای جریان آزاد افکار و اطلاعات، و تقویت روابط اعتماد و همکاری بین گروه ها و نهادهای مختلف را دارد.