در دهه 1340 کشور ما بعد از ژاپن بالاترین رشد اقتصادی را به مدت حدوداً ده سال داشت؛ همزمان نرخ تورم کشور با همان مدت زمان، تک رقمی و در محدوده زیر 2 درصد قرار گرفته بود. جالب است که بدانید در دهه 1350 ریال ایران به مدت حدوداً 5 ماه جزو ارزهای معتبر و شاخص جهانی بود، که میشد از آن در عموم بانکهای مرکزی جهان بعنوان ذخیره ارزی استفاده کرد! حال تصور میکنید که چه بر سر منابع، پتانسیل ها و صنایع ایران آمد؟ پاسخ در دو بخش مهم اقتصاد ما است؛ اقتصاد کلان که به مدیریت ها و سیاست های اقتصادی کشور مربوط است؛ و بحث ما که در مورد اقتصاد خرد است و به کسب و کارها، بازار مصرف کننده، خانوارها و بنگاه های اقتصادی می پردازد.
قبل از این باید بدانید که موفقیت در کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه و یا فقیر، مانند بازی کردن فوتبال در زمین خاکی، آسفالت و یا چمن است. هرکدام از آنها الگوها و استراتژی های خودش را می طلبد؛ تفاوتهایی که باید آنها را بشناسید و کاملاً مراقب آنها باشید.
موفقیت در کشورهای تورم زا
در کشورهایی مانند ایران، ترکیه و برزیل که تورم بین دو تا سه رقمی شدن نیز پیش میرود، استراتژی ها در بلند مدت به هیچ وجهی جوابگو نخواهند بود؛ مخصوصاً در ایران که تورم بین 40 تا 60 درصد در جریان است. البته این نرخ در برخی صنایع ممکن بیشتر هم باشد. بطوریکه میتوانم به قطع به کارآفرین ایرانی که تمام تمرکز خود و شرکتش را روی استراتژی بقا گذاشته است بگویم که، در پایان سال حدود 40 تا 60 درصد از داراییهای خود را از دست داده است! تمرکز بیش از حد روی طرح دفاعی و یا استراتژی بقا، برای شما و دیگران هزینه های سنگینی دارد که شاید قابل جبران هم نباشد.
انتخاب استراتژی درست
داشتن استراتژی درست، برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی بازار، محصول استراتژیک و اقدامات استراتژیک میتواند شما را در وهله اول به موفقیت پایدار و سپس به رشد تصاعدی برساند. استراتژی به تعریف اقتصاد امروز، یعنی هرکار و اقدامی که یک هفته و یا یک ماه پیش انجام میدادید را کنار بگذارید، و در عوض کارهایی را جایگزین آنها کنید که بیشترین تأثیر و کارآیی را در تمامی بخشها برای شما ایجاد میکنند. البته فراموش نکنید که منظور ما، رشد ناسازگار نیست و بلکه رشد سالم مدنظر ماست.
برای مثال کشور کره جنوبی، 5 صنعت استراتژیک دارد که، سهم عمده ای در رشدهای اقتصادی در این کشور داشته است. پس بهتر است به تمام اقدامات استراتژیکی که اشاره کردیم، توجه شایانی داشته باشید. از قبیل ایده، محصول و برنامه استراتژیک.
استراتژی تهاجمی چیست؟
خیلی از اقتصادهای مهم جهان و کسب و کارهای موفق و بزرگ دنیا، با استفاده از استراتژی تهاجمی به موفقیت های مهمی رسیده اند؛ مانند آمریکا و ژاپن. برعکس استراتژی بقا، استراتژی تهاجمی برای به دست آوردن سهم بیشتر و رشد چند برابری، برای به دست آوردن منابع سود و درآمد بیشتر در دوران های مختلف طراحی و بنیانگذاری شده است. این استراتژی به داشته های قبلی توجهی نمیکند و برای به دست آوردن بازارهای جدید، منابع جدید و داراییهای جدید پیش میرود. میشود گفت که شما با این مدل استراتژی میتوانید، دوران رکود و بحران را به دوران برکت اقتصادی تبدیل کنید.
نوآوری
جالب است کشوری مانند مکزیک که مثل ایران در مسیر کشورهای درحال توسعه قرار دارد، رتبه ممتازی در بخش نوآوری و خلاقیت در جهان دارد؛ اما متاسفانه کشور ما در رتبه های بسیار پایینی قرار دارد. کشورهای پیشرفته جهان همواره در نوآوری اول هستند، و همچنین شرکتهای موفق مولتی بیلیون دلاری مانند گوگل، مایکروسافت و متا وابستگی زیادی به دپارتمان نوآوری و ایده پردازی خود دارند. البته بعنوان کارآفرین توجه داشته باشید که قبل از شروع فرآیند نوآوری، باید بهینه سازی های لازم را انجام دهید، و سپس شروع به خلق چیزهای جدیدی کنید که نمونه آن قبلاً وجود نداشته است.
پول در کشورهایی است که نوآوری محور هستند
ثروت در انتظار کشورهایی است که برای نوآوری به نفع جامعه، ارزش و جایگاه خاصی قائل هستند. البته امید دارم که روزی کشور ما، رتبه ممتاز و برتر را در بخش نوآوری در جهان داشته باشد؛ و از ظرفیت های نوابغ اقتصادی و مدیریتی خود، به نحوی عالی بهره برداری کند.
اهمیت بازاریابی
جالب است بدانید که کشور ما و مردم جامعه نیز در موضوع بازاریابی ضعف عمده دارند. ضعف در ارائه تصویر مناسب از ایران، معرفی شرکت ها و تجارت های کشور، نوابغ ملی، سرمایه های معنوی و غیره. از این جهت که گویا افکار عمومی جامعه ما، بازاریابی را صرفاً هزینه میدانند؛ در حالیکه بازاریابی درست، سرمایه گذاری محسوب میشود. فرض کنید اگر سرمایه خود را در ملک و یا ارز دیجیتال قرار میدادید، در یک بازه یکساله تا 80 درصد سود میکردید؛ اما همان سرمایه گذاری روی بازاریابی محصول، برای شما 300 تا 500 درصد سود به همراه خواهد داشت. باید دست از بازاریابی قدیمی و فرسوده بردارید و بازاریابی مدرن را جایگزین آن کنید. همچنین بازاریابی را از دیدگاه هزینه محور بودن نبینید؛ بلکه باید یاد بگیرید که بازاریابی درست، سرمایه گذاری محسوب میشود.
رابطه بازاریابی با پیشرفت کاملاً مستقیم است
متأسفانه نقطه ضعف خیلی از کارآفرینان کشور ما در بازاریابی اصولی و درست است؛ یعنی یا به اندازه کافی در آن سرمایه گذاری نمیکنند، و یا با مدلهای اشتباه، قدیمی و منسوخ کار میکنند. بررسی ها نشان میدهد که حدوداً اکثر کسب و کارهای شکست خورده و یا ورشکست شده، ضعف شدیدی در بازاریابی و توسعه بازارهای جدید داشتند. مثلاً آنها 80 درصد منابع خودشان را برای تولید گذاشته بودند، درحالیکه از نگاه درست و اصولی باید همین مقدار را، روی بخش بازاریابی و توسعه برند خودشان سرمایه گذاری میکردند؛ و یا اینکه هزینه های بازگشت سرمایه (ROI) کوتاه و بلندمدت را درنظر نگرفتند.
چه کسی میتواند به شما کمک کند؟
شما قرار نیست که همه چیز را بدانید و همه کار را خودتان انجام بدهید. یک مربی کسب و کار کاربلد میتواند راهنماییهای مؤثر و کاربردی به شما ارایه کند که راه های درست و غلط را به درستی تشخیص دهید. و بعنوان یک توصیه دوستانه به کارآفرین های تازه کار، میتوانم بگویم که بدون بازاریابی درست نمیتوانید به موفقیت واقعی و آرامش نهایی برسید. اگر تازه کار هستید و نمیتوانید آنرا بیاموزید، میشود در این مورد هم از یک منتور بازاریابی کمک و مشاوره بگیرید. اما من به شما قول میدهم که هیچ راه دیگری به جز بازاریابی قدرتمند و درست، نمیتواند به توسعه شما و محصول شما کمک کند.
تجربه تلخ غولهای تجارت دنیا
غول های بزرگ تجارت دنیا مانند نوکیا و کداک، درگیر یک پارادایم ذهنی اشتباه شدند و آن اطمینان بیش از اندازه به خودشان، محصول، شرکت و برند بود. به جای اینکه مراقب روندهای جدید و تغییرات جدید باشند، وقت خود را صرف پرداختن به پروژهای قدیمی، روشهای قدیمی و محصولات قدیمی کردند.
– مثلاً وقتی جامعه جهانی به طور واضح از سوختهای تجدیدپذیر و پاک حمایت میکند، و در این راستا سرمایه گذاریهای بزرگ و متعددی نیز انجام میدهد، قرار دادن اکثر ظرفیت کشور بر روی سوخت های فسیلی میتواند اقدامی آسیب زننده باشد. چرا که ممکن است با اسلحه ای که در دست خودمان قرار دارد، به خودمان شلیک کنیم!
– یا مانند کداک، که قبل از هر کمپانی فیلم و عکس دیگری، به تکنولوژی سنسورهای دیجیتالی دست پیدا کرد؛ اما با پافشاری روی یک محصول و فناوری قبلی آنالوگ، از کانن و نیکون با فاصله بسیار زیادی عقب افتاد. شما باید بتوانید قبل از اینکه دیر بشود، سریعاً تولید، زیرساختها و منابع خودتان را به سمت محصول جدید و به روز ببرید و از رقبا عقب نمانید.
“محصول” هم میتواند موجب نابودی شما شود!
البته در ادامه باید گفت که نباید پافشاری بیش از حد روی یک محصول داشته باشیم؛ مانند اشتباهی که نوکیا مرتکب شد و با اینکه بزرگترین بازار موبایل در جهان بود، از مدل قدیمی خود دست نکشید، و در نهایت جایگاهش را به اپل و سامسونگ داد.
باورهای درست را جایگزین باورهای اشتباه کنید
مواظب باشید که درگیر پارادایمهای اشتباه ذهن خود نشوید؛ اینکه بر این باور و فکر باشید که، باور و تفکرات شما درست است، نگرش غلطی است و باید آنرا کنار بگذارید. کمی انعطاف، کمی مشاوره و کمی راهنمایی میتواند برای شما نجات بخش باشد. خیلی مهم است که به این اصل باور داشته باشید: کارآفرین حقیقی میتواند زندگی خود و دیگران را نجات دهد.