بسیاری از برندها ممکن است محصولات، خدمات یا عملکردهای مشابهی را ارائه دهند. رقابت برندها در هنگام توسعه اهداف بازاریابی، اهداف فروش و استراتژیهای کسبوکار مورد توجه قرار میگیرد. اگر برای شرکتی کار میکنید که با رقابت برندها روبرو میشود، دانستن اینکه این رقابت چیست و چه زمانی رخ میدهد میتواند به شما کمک کند تا مشتریان خود را به دست آورید و حفظ کنید.
تمجید از رقبا باعث میشود شرکتها با ملاحظهتر، مهربانتر و قابل اعتمادتر به نظر برسند و احتمال خرید محصولات آنها توسط مصرفکنندگان افزایش مییابد.
البته، این رویکرد برای هر برندی در هر موقعیتی کارساز نخواهد بود، اما تحقیقات نشان میدهد که تمجید از رقیبان میتواند به طور قابل توجهی برای برندها، هم از نظر ادراک مصرفکننده و هم از نظر فروش پایین، مفید باشد.
بازار رقابتی چیست؟
بازار رقابتی یک حوزه تجاری است که در آن تعداد زیادی از تولیدکنندگان یا شرکت ها برای برآوردن تقاضای مصرف کنندگان برای محصولات و خدمات با یکدیگر رقابت میکنند.
این بدان معناست که هیچ تولیدکننده یا مشتری نمیتواند بازار را کنترل کند. تولیدکنندگانی که در این بازارها فعالیت میکنند برای فروش محصولات خود با قیمت های معمولی بازار، ممکن است هدفشان حفظ هزینه های تولید نزدیک به فروششان باشد. تغییرات مستقل قیمت اغلب منجر به این میشود که یک شرکت با بازار هماهنگ باشد، در این صورت وقتی مشتریان تصمیم میگیرند کالاهای خود را از منبع اقتصادی مناسب دیگری خریداری کنند، شرکت قیمت فروش را کاهش میدهد.
این بازارها برای ایجاد محیط ایده آل برای تبادل کالا و خدمات بین خریداران و فروشندگان وجود دارند. از آنجایی که آنها مستقل از بازار عمل میکنند، تصمیمات اتخاذ شده توسط بازار به عنوان یک کل نمی تواند روی آن ها تأثیر بگذارد.
برای ارائه گزینه های بیشتر به مشتریان، چندین شرکت اقلام قابل مقایسه را در بازارهای رقابتی ارائه میدهند. کسبوکارها قیمتهای خود را پایین میاورند یا از استراتژیهای بازاریابی خاصی برای پیشی گرفتن از رقبا و جذب مشتریان استفاده میکنند. هر کسی که محصول یا خدماتی برای فروش دارد میتواند در یک بازار رقابتی فعالیت کند زیرا هیچ محدودیتی برای آن وجود ندارد.
رقابت برند چیست؟
رقابت برند، رقابت بین مشاغل یا گروه هایی است که کالاها یا خدمات قابل مقایسه را در همان بازار ارائه میکنند. این کسبوکارها برای کسب درآمد بیشتر، سهم بازار یا گسترش میجنگند. دانستن اینکه با کدام شرکت ها باید رقابت کرد، بر بازاریابی و برنامه های شرکت بزرگتر تأثیر میگذارد. به دلیل رقابت برند، مربیان کسب و کار اصرار دارند که وفاداری به برند گروه مشتریان هدف خود را مشخص کرده و حفظ کنند.
انواع مختلفی از رقابت برند
انواع مختلفی از رقابت برند وجود دارد اما مهمترین آنها رقابت مستقیم، غیرمستقیم و جایگزینی است.
رقابت مستقیم
زمانی که کسبوکارها در یک بازار، کالاها و خدمات خود را به یک بازار هدف مصرفکنندگان با ویژگیها و مزیتهای مشابه ارائه میکنند، به آن رقابت مستقیم گفته میشود. به طور معمول، این نوع رقابت شامل دو کسب و کار با برنامه های بازاریابی و اهداف فروش قابل مقایسه است.
یک برند میتواند با تاکید بر مزایای کالای خود یا جایگاه نام خود، خود را از یک رقیب مستقیم متمایز کند.
رقابت غیر مستقیم
رقابت بین دو کسب و کار که کالاها یا خدمات مشابه را ارائه میدهند اما بر ویژگی ها و مزیت های متمایز تأکید دارند، رقابت غیرمستقیم نامیده می شود. شرکت هایی که از روش های مختلف بازاریابی استفاده میکنند نیز در رقابت غیرمستقیم قرار میگیرند. اگرچه این نوع رقابت از رقابت مستقیم کمتر است، اما با این وجود برای شرکت در شناخت عواملی که بر تصمیم مشتری تأثیر میگذارند، حیاتی است.
مسابقه جایگزینی
روی آوردن مشتریان به رقبا یکی از نمونه های رقابت جایگزین است. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که مصرف کنندگانی که به برند شما اختصاص داده شده بودند، شروع به خرید از جای دیگری میکنند. محصولاتی که از نظر بصری متمایز هستند اما عملکرد یکسانی را برای مصرف کنندگان انجام میدهند، نمونه هایی از رقابت جایگزین هستند.
شرکتها میتوانند با نظارت بر روند فروش در بازارهای مرتبط و همگام با پیشرفتهای فناوری که میتواند عرضههایشان را منسوخ کند، رقبای جایگزین احتمالی را پیشبینی کنند. شرکتهایی که پیشرفتهای صنعتی را دنبال میکنند، میتوانند روشها و پیشنهادات خود را با اولویتهای مشتری سازگار کنند.
مزایای رقابت برای برندها
یک جامعه متعادل، عادلانه و بازاری که در آن امکانات برای همه در دسترس باشد، به رقابت وابسته است که این رقابت باید به عنوان یک دارایی اساسی شناخته شود.
رقابت قدرت خرید را افزایش می دهد
مبارزه با رفتار ضدرقابتی، تنظیم تصاحب و ادغام، و بهروزرسانی قوانین و مقررات، همگی تلاشهایی برای ترویج رقابت واقعی هستند که به منجر به قیمتهای جذابتر برای مصرفکنندگان میشود. سیاست رقابتی ابزاری قدرتمند و مؤثر برای حفاظت از آن است.
60 درصد از کارتلهایی که کمیسیون اروپا شناسایی کرده است، بر بازارهای کالاهای واسطهای تأثیر میگذارند، که تأثیر مستقیمی بر توانایی شرکتها برای رقابت از طریق افزایش هزینههای ورودیهایشان دارد.
کیفیت بالاتر با همان قیمت
رقابت برند، کسبوکارها را به برتری از یکدیگر سوق میدهد و باعث ایجاد محصولات و خدمات بیشتر با قیمتهای مناسب تر میشود. شرکت هایی که قادر به نوآوری نیستند یا تمایلی به نوآوری ندارند، به ناچار بیرون رانده میشوند، که به مصرف کنندگان کمک میکند تا در پول خود صرفه جویی کنند و در عین حال کالاها و خدمات با کیفیت بالاتر را دریافت کنند.
برای همان کالاها و خدمات، رقابت بیشتر منجر به کاهش قیمت میشود. در نتیجه مشتریان میتوانند از انواع محصولات با کیفیت بالاتر و قیمت مناسب تر بهره مند شوند. با توجه به این نوع رقابت، مصرف کنندگان میتوانند محصولات با کیفیت را بدون برداشت زیاد از حساب بانکی خود خریداری کنند.
انتخاب بیشتر و خدمات بیشتر نتیجه رقابت برند است.
قیمت تنها یکی از جنبه های رقابت است. در واقع، تنوع گستردهتری از محصولات را در بر میگیرد و منجر به معرفی خدمات جدید میشود. شرکتها با تأکید بر منحصر به فرد بودن و کیفیت خدمات یا با تمرکز بر دستههای مشتریان جدید در نتیجه ی فشار رقبا، انگیزه دارند تا کالاهای خود را بازاریابی کنند و متمایز از رقبا شوند. مصرف کنندگان و کسب و کارها به طور یکسان می توانند کالایی را پیدا کنند که به بهترین وجه با نیازهای آنها مطابقت دارد؛ زیرا به طیف گسترده تری از کالاها و خدمات دسترسی دارند.
برای مثال، اگر بازارهای گاز و انرژی به رقابت روی آورند، یک مصرفکننده میتواند از میان طیف گستردهای از عرضهکنندگان و پیشنهادات (از تعرفههای تنظیمشده تا پیشنهادهای ۱۰۰٪ آنلاین یا انرژی سبز)، بهترین گزینه را انتخاب کند که از هر لحاظ مناسب است.
رقابت برندها به معنای هیجان مداوم است.
رقابت برند، کسبوکارهای موجود را به نوآوری و افزایش بهرهوری تشویق میکند تا بتوانند موثر و کارآمد به رقابت ادامه دهند. زمانی که تنوع زیادی از کالاها و خدمات متناسب با نیازهای مصرف کنندگان وجود دارد، همیشه صرفاً بر اساس قیمت تصمیم نمیگیرند. استاندارد کالاها و خدمات ارائه شده نیز ممکن است بسیار مهم باشد.
شرکتها این انگیزه را دارند که با خلاقیت بیشتر و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، خود را متمایز کنند تا از واگذاری سهم بازار به رقبای خود یا شرکتهای جدید با عملکرد بالاتر جلوگیری کنند.
رقابت از طریق کیفیت نیز بر نوآوری های غیرفناوری مانند طراحی، برندها، تخصص، نوآوری تجاری، تحویل و خدمات پس از فروش متکی است. بنابراین، کیفیت با رقابت بهبود میابد.
سیاست رقابتی به عنوان محافظی در برابر رفتار انحرافی
مبارزه با رفتار ضدرقابتی به نفع همه است، نه فقط مصرف کنندگان. این موضوع تضمین میکند تا مشاغل به اندازه کافی با یکدیگر رقابت کنند. استراتژی کسب و کار زمانی تثبیت میشود که شرکت دیگر در حال رقابت نیست و شرکت انگیزه خود را برای نوآوری از دست میدهد.
اگرچه این افزایش غیرطبیعی ممکن است مزایای کوتاه مدت داشته باشد، اما رقابت میان مدت و بلندمدت یک سازمان و صنعت را در کل به خطر می اندازد. کارتل ها به دلیل تمایل به افزایش قیمت کالاهای واسطه ای و در نتیجه هزینه های تولید آنها میتوانند بر شرکت های پایین دستی نیز تأثیر بگذارند. یک شرکت ممکن است در نهایت سهم بازار قابل توجهی را به دست آورد زیرا رقابت یک فرآیند است.
اگر این موقعیت را با پیشی گرفتن از رقبای خود در دستیابی به انتظارات مشتری به دست آورد، پس این راه به خودی خود غیرقانونی نیست. با این حال، چه آنها بازیگران تثبیت شده در بازار باشند و چه تازه واردان، باید برای رقبای که مبتکرتر یا کارآمدتر هستند، این سناریو را به چالش بکشند.
اثرات منفی رقابت برند بر کسب و کارها
در تجارت، رقابت سهم بازار شرکت را کاهش میدهد و مجموعه مشتریان بالقوه را کاهش میدهد، به خصوص اگر تقاضا محدود باشد. کاهش حاشیه سود برای هر فروش یا خدمات ممکن است ناشی از نیاز بازار رقابتی به کاهش قیمت ها به منظور حفظ رقابت باشد.
یک نمونه تشدید شده از این مورد اصطلاحا بازار آب گرفته نامیده میشود. با تولید بیش از حد محصولات، موجودی ها رشد میکنند. وقتی موجودی به سطوح غیرقابل مدیریت می رسد، سرمایه زیادی در کالاهایی محبوس میشود که در انبار هستند و پول زیادی برای هزینه های دیگر مانند اجاره و دستمزد باقی نمیماند.
در صورتی که موجودی انبار به طور مزمنی اضافه شود تا مخارج حقوق و دستمزد در محدوده محدودیت بودجه حفظ شود، اخراج کارمندان یا کاهش ساعات کاری ضروری است.
نتیجه
در نتیجه، رقابت برند اثرات مثبت متعددی دارد. اما اگر بازار بیش از حد شلوغ و رقابتی شود، ممکن است به شرکت شما آسیب برساند. این مساله در کشورهای در حال توسعه بیشتر اتفاق میافتد. داشتن رقابت سالم همیشه بد نیست و حتی میتواند نتایج مثبتی داشته باشد.
کارآفرینان موفق معمولاً با سر به موقعیت های دشوار میروند و در مواجهه با رقابت شدید شکوفا میشوند. زمانی که رقابت بعنوان یک فرصت بجای تهدید تلقی میشود، میتواند به شما کمک کند تا بطور مؤثر پیش بروید.
کوتاهی های شما، مانند استفاده ناکافی از استعدادهای تیم خود، ناتوانی در به دست آوردن درک کامل از محصول خود، یا یک استراتژی تجاری ناکارآمد را نمایان میکند. اگر رقبا مشتریان شما را میدزدند یا از شما بهتر عمل میکنند، به آن به عنوان یک تجربه یادگیری نگاه کنید. داشتن یک حضور قوی در فضای مجازی، حفظ هوشیاری ذهنی و امتناع از تسویه حساب بدون شک منجر به موفقیت شما خواهد شد.