بیزینس کوچینگ

چهار مدل اصلی تحول در کسب و کار چیست؟

مفهوم کسب و کار موفقیت

برای موفقیت، سازمانها باید با تغییر تقاضای مشتریان و بازار هماهنگ شوند. در دنیایی که به سرعت به سمت دیجیتالی شدن و اتوماسیونهای آنلاین پیشروی میکند، این امر حتی بیشتر هم صادق است. اغلب، استقرار یک استراتژی مدیریتی جدید هم، برای رقابتی ماندن کافی نیست. برخی از موفق‌ترین شرکت‌های بین‌المللی که طی ده سال گذشته به‌طور تصاعدی رشد کرده‌اند؛ آنها این کار را با گذر از یک تحول کامل در تجارتشان، انجام داده‌اند.

تحول در کسب و کار یعنی چه؟

ایجاد تغییرات قابل توجه در فرآیندهای عملیاتی یک شرکت، با عنوان “تحول کسب و کار” شناخته میشود؛ این شامل بررسی مواردی است که موجب افزایش بهره وری و کارآیی کسب و کار میشود.

برای پیگیری بهتر این فرآیندها پیشنهاد میشود مدل تجاری خودتان را بررسی کنید و همچنین به سمت دیجیتالی شدن حرکت کنید. البته دیگران ممکن است نیاز به ایجاد تغییرات کوچکتر از این نیز داشته باشند.

با این وجود، صرف نظر از استراتژی، تحول کسب ‌وکار میتواند ابزار مؤثری برای دستیابی به بهبود عملکرد شرکتی و توسعه های دیجیتال باشد. هنگامیکه این کار (تحول) به درستی انجام شود، میتواند به کسب و کار کمک کند تا از طریق بهبود عملکرد کاری و بنیانگذاری فرهنگ عملکرد بهتر در بین کارکنان، موقعیت بهتری برای موفقیت پایدار پیدا کند.

راه‌اندازی کارها برای عملکرد مؤثرتر ممکن است کمی طول بکشد، اما در نهایت ارزشمند خواهد بود. به گفته بسیاری از مربیان کسب و کار، تحول سازمانی یک سفر است تا یک خط پایان. طبق بررسی هاروارد بیزینس ری ویو، چهار دسته اصلی از تغییرات در تجارت وجود دارد:

  • تحول آهسته
  • تحول با سرعت
  • تحول با مذاکره و گفتگو
  • تحول اجباری
مکعب چوبی دستی با تغییر کلمه به شانس

مکعب چوبی دستی با تغییر کلمه به شانس

تحول آهسته

زمانی که رهبران سازمانی چشم انداز جدیدی را با برنامه اجرایی طولانی ارائه میکنند، در حقیقت در پی تحول آهسته هستند. “دگرگونی استراتژی شرکت” و “اصلاحات زیر بنایی فرهنگی” نمونه هایی از تحولات آهسته هستند.

دگرگونی دیجیتالی که در شرکت حمل و نقل دریایی دانمارکی مرسک رخ داد، نمونه‌ای واضح از یک تحول شرکتی با حرکت آهسته است. تغییرات فنی، سازمانی و فرهنگی در جهت شفافیت بیشتر برای مشتریان و شرکا، امری ضروری به نظر میرسید؛ و با وجود سرمایه گذاری بزرگی که در سال 2016 آغاز شد، هنوز بحث در مورد هویت استراتژیک شرکت وجود دارد.

در حالی که طرفداران دیجیتالی سازی ادعا میکنند مرسک روز به روز بیشتر به یک شرکت فناوری تبدیل میشود، برخی از تحلیلگران برجسته ادعا میکنند که این شرکت قبل از هر چیز، یک تجارت حمل و نقل دریایی و کانتینری است. مشکل مدیران در تحولات آهسته، “حفظ تمرکز بر روی هدف” است. این امر مستلزم استقامت، صبر، تعهد به یادگیری مادام العمر و ذهنیت تحول آفرین است.

تحول با سرعت (دگرگونی سرعتی)

عموماً این مدل تحول‏ها، در پاسخ به نیازهای داخلی شرکت اجرا میشوند. یک “دگرگونی سریع تجاری” یا “راه اندازی یک ابتکار استراتژیک جدید” دو نمونه از تغییرات سریع هستند. دگرگونی کسب و کار با سرعت، بیشتر مورد پسند مدیریت جدید و یا اهداف شعاری سازمانی می باشند؛ اما زمانی که آغاز شود، ممکن است یک رویکرد بسیار کارآمد و موفق برای تغییر اساسی باشد.

به عنوان مثال، تغییر فیس بوک به متا نمونه ای از یک تحول سریع اخیر است. در اکتبر 2021، مارک زاکربرگ گفت که شرکت او به طور کامل به متاورس متعهد است. در ادامه به توسعه دهندگان فیس بوک و اینستاگرام به طور ناگهانی دستور داده شد که، برنامه های شغلی خود را برای سال 2022 کنار بگذارند؛ و درخواست های شغلی جدیدی را برای تیم های واقعیت مجازی و VR که به سرعت در حال گسترش هستند، ارائه کنند.

کارمندان سابق فیس بوک و اینستاگرام در نتیجه این تغییر ناگهانی و سریع، استرس و عدم اطمینان را نیز تجربه کردند. با این حال، ممکن است ادعا شود که فیس بوک باید به سرعت عمل میکرد تا به متا تبدیل شود؛ که بتواند مزیت رقابتی خودش را تضمین کند. ساختن یک روایت قانع کننده، جهت کسب اعتماد به نفس و انگیزه لازم برای تغییر، چالش مدیریت در یک تحول با سرعت است. حرکت در مسیر مورد نظر بدون کارکنان با انگیزه غیرممکن خواهد بود.

رویکرد متفاوت جهت متفاوت

رویکرد متفاوت جهت متفاوت

تحول بوسیله مذاکره

تحول با مذاکره، عموماً تأثیرات بلندمدت بیشتری دارد. این مدل از تحول، معمولاً در رابطه با قوانین داخلی و یا بین‌المللی، که خواستار تغییرات در ساختار یا محتوای سازمانها است، ارائه میشود. مهم است بدانید که چندین سال طول میکشد تا این تحولها به سر انجام درستی برسند. کسب ‌وکارهایی که روابط قانونی قوی دارند، میتوانند با کسانی که در حال تدوین قوانین هستند همکاری کنند تا، بیشترین کارایی قانونی را تضمین کنند.

تحول اجباری

ممکن است همیشه راهی برای تجدید نظرخواهی از احکام یک نهاد قانونگذاری مانند دادگاه لاهه، وجود نداشته باشد. در اینگونه موارد شرکت مجبور میشود برای رسیدگی به مشکلات خارجی و تطبیق عملیات خود با شرایط جدید، سریع و قاطع عمل کند.

به عنوان مثال به شرکتهای آمریکایی، یک دوره محدود فرصت داده شد تا همه کالاهای ساخت هواوی را از زیرساخت‌های خود حذف کنند؛ که البته آغاز کننده جنگ تجاری میان ایالات متحده و چین شد. شرکتها نیز به دلیل خطر پرداخت جریمه‌های سنگین به دلیل نقض مقررات تجاری همواره به آن پایبند بودند.

مثال دیگر زمانی است که روسیه به اوکراین حمله کرد؛ که موجب شد بسیاری از شرکتهای اوکراینی مجبور به تغییر چشمگیر شوند و کارکنان خود را با عجله اخراج کنند، تا بتوانند با شرایط جدید سازگار شوند. شرکتهایی که با شرکتهای مستقر در روسیه همکاری میکردند نیز مجبور شدند، به سرعت روابط خود را خاتمه دهند.

مرد تجاری برای تغییر شروع کند

مرد تجاری برای تغییر شروع کند

مزایای تحول کسب و کار

تغییر کامل سازمانی کار ساده ای نیست. این امر مستلزم انتخابهای استراتژیک عاقلانه ای است که قابلیت های منحصر به فرد هر تجارت را در نظر بگیرد. اما اگر به درستی انجام شود مزایای زیادی به همراه دارد. همچنین مهم است که به خاطر داشته باشید، اگر یک کسب و کار بخواهد سهم بازار خود را در بلندمدت حفظ یا رشد دهد، تحول ممکن است تنها گزینه آن باشد.

پنج مزیت اصلی تحول در فناوری و هوش مصنوعی

  • هوشمندسازی: رویه های تولید ساده بوسیله هوشمندسازی و فناوریهای جدید، امکان پذیر شده است. پردازش داده ها برای تصمیم گیری سریع توسط رایانه های هوشمند، امروزه امری عادی است.
  • افزایش بهره وری: با اجرای فناوری های دیجیتال، شرکتها میتوانند تولید خود را افزایش دهند و در عین حال نرخ ناکارآمدی را کاهش دهند. میزان تولید مورد نیاز را نیز میتوان با تحلیل داده ها به راحتی پیش بینی و مدیریت کرد.
  • بازگشت سرمایه: بازده سرمایه گذاری، بیشتر از افزایش تولید و کارایی بر موفقیت شما تأثیر دارد. بسیاری از کسب و کارها تمایلی به سرمایه گذاری قابل توجه در فناوری های دیجیتال جدید را ندارند. با این حال بسیاری از شرکتهای حوزه فناوری، سعی میکنند که از اهمیت اینگونه تحول ها و نرخ بازگشت سرمایه بالای آنها برای شرکتها توضیح دهند.
  • حفاظت از محیط زیست: نصب سیستم های مدیریت انرژی میتواند کاهش چشمگیری در نرخ مصرف ایجاد کند. یک سازمان میتواند با دستیابی به اهداف محیط زیستی، اعتبار اجتماعی خودش را بهبود ببخشد.
  • ایمنی بیشتر: خطوط تولید خودکار نیاز به مشارکت انسان در فرایند های ناایمن را کاهش میدهد. هوش مصنوعی با جایگزینی انسان در موقعیت‌های خطرناک، بهره وری را افزایش داده و همزمان از نیروی کار محافظت می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *