حرکت به سمت اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، با هدف دستیابی به چشم اندازهای اصلی یک تجارت، میتواند” مدیریت مؤثر” را برای شما تشکیل دهد. با این حال، گفتن آن ساده تر از انجام دادن است. ایجاد یک “سیستم مدیریتی” که با حفظ سطح رضایت کارکنانش، به اهداف خود دست می یابد، میتواند کاری سخت و چالش برانگیز باشد. سازمان ها میتوانند از انواع رویکردهای مدیریتی استفاده کنند، اما در نهایت به میزان موفقیت آنها بستگی دارد. این سیستمها به برنامه ریزی دقیق و چارچوبی نیاز دارند که بتواند فرآیند “گردش کار” را کنترل کند.
تکنیکهای مدیریت شامل چه مواردی است؟
یک مدیر عالی برای افزایش “بهره وری کارکنان” و ایجاد “اتمسفری سالم”، به تکنیکهای مدیریتی مؤثر نیاز دارد. یکی از اجزای حیاتی آن، ایجاد یک محیط حمایتی است که، در آن کارکنان تاحدی استقلال عمل داشته باشند؛ و به داشتن عملکردی خوب تشویق شوند. یک مدیر ناکارآمد ممکن است حتی دانش بالایی هم داشته باشد، یا بسیار کنترلگر باشد، و یا توجه بیش از حد به جزئیات داشته باشد، و در نهایت هم تعادل ضعیف بین کار و زندگی را ترجیح دهد.
انواع تکنیکهای مدیریت کارآمد
چهار فلسفه اصلی مدیریت به عنوان تکنیکهای کارآمد شناسایی می شوند. طبق تحقیقات، تأثیرگذارترین رهبران تجارتها اغلب این چهار سبک مدیریت را با هم ترکیب میکنند. بسته به شرایط، برخی رویکردهای خاص، مؤثرتر واقع میشوند.
مدیریت با اقتدار
یک رهبر مقتدر، در اصل یک فرد آینده نگر “قوی اما منصف” است، که برای کارکنان خود مسیرهای روشن و بلندمدتی را ارائه میکند. این سبک مدیریتی، محبوب ترین نوع مدیریت در جهان است. استراتژی مدیریت با اقتدار، در بیشتر محیط هایی جواب میدهد که، عمدتاً هیچ هدف مهم و مشخصی برای شرکت وجود ندارد.
رویکرد وابسته
هدف این نوع مدیریت، ایجاد صلح در بین کارکنان و حفظ “اتمسفر مثبت” در شرکت است. این رویکرد مدیریتی به ویژه زمانی موثر است که شما یک تیم ایجاد میکنید و یا میخواهید ارتباطات شرکت را ارتقا دهید. مثلاً فرض کنید یک شرکت تبلیغاتی هستید که، در حوزه تبلیغات و بازاریابی فعالیت میکنید، احتمالاً این رویکرد برای شما مناسب خواهد بود.
رویکرد دموکراتیک
هدف این مدل رویکردِ مشارکتی، افزایش تعهد و همفکری تیمی است. روش “مدیریت دموکراتیک” میتواند این روحیه و احساس را تقویت کند که، “همه افراد شرکت” در “موفقیت شرکت” نقش دارند؛ البته در این مدل مدیریتی، شما با پرسنل با سابقه تر و قدیمی تر، کارآیی بهتری خواهید داشت.
رویکرد مربیگری
هدف اصلی سبک مدیریت مربیان کسب و کار، تشویق توسعه بلندمدت در انواع “نیروهای کار” است. کارمندان با انگیزهای که مایل به پیشرفت هستند، بهترین پاسخ را به این نوع استراتژی میدهند. اما زمانیکه یک مربی کسب وکار فاقد تخصص های لازم باشد، ممکن است در برخورد با کارکنان به اندازه قبل مؤثر نباشد.
قوانین طلایی مدیریت موفق
چند اصل ساده وجود دارد که باید از آنها پیروی کنید، تا از سبک مدیریت درستی استفاده کنید.
پایداری و دوام
پایدار ماندن، رمز موفقیت است؛ که مستلزم برخورد یکسان با هر یک از اعضای تیم، تمجید از رفتارهای مثبت یکسان، و بازخواست کردن رفتارهای منفی است. در صورت تسلط بر این قانون، قوانین جاری دیگر نیز موفق خواهند بود.
برقراری ارتباط حرفه ای و عالی
نحوه تعامل شما با تیمتان، موفقیت شما را تعیین میکند. در برخورد با دستورالعملها، جمعبندی مباحث جلسه های شرکت، و یا انواع به روزرسانیهای شرکتی، سعی کنید در ارتباطات خود “کامل”، “دقیق” و “شفاف” باشید. این امر برای سایر ارتباطات از جمله تماسهای تلفنی، ایمیلها و جلسات حضوری نیز صدق میکند. عالیترین روش برای جلوگیری از سوءتفاهم و حفظ تیم خود در شرایط عالی پایدار، برقراری ارتباط با وضوح و دقت است.
قدردانی مناسب از تلاشها
شعار طلایی هر کارآفرین این است که، “شایسته سالاری و قدردانی صحیح از کارکنان، موجب بهبود عملکرد تیمی میشود.” هیچ احساسی بالاتر از حس تایید و تقدیر در افراد تیمتان وجود ندارد. هنگامیکه یک عضو، کار خارق العاده ای انجام میدهد، باید آنها را به صورت شفاهی، یا از نظر مالی به وی بشناسید. همچنین اگر آنرا در مقابل جمع انجام دهید، آنوقت این عمل، چنین رفتاری را به عنوان یک ویژگی خوب، در نزد دیگران تشویق میکند.
شفافیت
ارتباطات شفاف و بی پرده، شخصیت اخلاقی شما را به عنوان یک رهبر نشان میدهد؛ و اعتماد به نفس را در میان اعضای تیم شما تقویت میکند. حال اگر دیگران را گمراه کنید و یا اطلاعات اساسی را پنهان کنید، اعتبار و جایگاه شما به عنوان یک رهبر شدیداً به مخاطره خواهد افتاد.
تشویق کردن “ایده های نو” و “نوآوری”
ایده آل است که گروه بزرگی از افراد شرکت، در گفتگوها و تلاش برای تغییر سازمانی حضور داشته باشند. اگر یکی از اعضای تیم محترمانه با دیدگاه شما مخالف است و یا پیشنهاد جدیدی ارائه میدهد، هرگز نباید آنها را به خاطر این کار تنبیه کنید. چراکه فقط به خصومت دامن میزند و دیگران را از مشارکت در ایده های نو باز میدارد.
مهارتهای تصمیم گیری
مدیران معمولاً داور نهایی اختلافات و تصمیمات محل کار هستند. یکی از راههای پیشرفت یک مدیر این است که، در حین برقراری ارتباط با اعضای تیم، خود را “بیطرف” نشان دهید.
آموزش و توسعه
اگر میخواهید به عنوان یک مدیر پیشرفت کنید، یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که، مطمئن شوید کارکنان شما دسترسی کافی به هرچیزی، برای انجام وظایف خود داشته باشند. فراهم کردن فرصتهای آموزشی و توسعه ای مناسب، یکی از همین روشهاست. به عنوان یک مدیر شایسته، میتوانید وظیفه پیدا کردن و استخدام اعضای جدید تیم را نیز بر عهده بگیرید. کسانیکه در آرزوی پستهای مدیریتی هستند، آموزش و توسعه را به عنوان یک فرآیند ادامه دار میبینند که، تا مرحله بازنشستگی آنها ادامه خواهد داشت. نقش یک مدیر این است که، به کارگران کمک کند تا، در “موقعیتهای مسئولیت پذیرانه” بیشتری شرکت کنند.
انعطاف پذیری
مدیران امروزی باید بسیار مستقل و انعطاف پذیر باشند تا بتوانند نیازهای در حال تحول کسب و کار و مشتریان خود را برآورده کنند. سطح استرس در بین مدیران و کارکنان در حال افزایش است؛ زیرا آنها با کار بیشتر و زمان کمتری مواجه هستند. مدیریت سالم شامل «پِی ریزی» برای انطباق با شرایط در حال تغییر و در عین حال تمایل به عقبنشینی و «نه» گفتن در برخی مواقع است. یک مدیر خوب میداند تا کجا میتواند پیش برود، و چه مواقعی باید کوتاه بیاید.
مدیریت شرکت
دستیابی به اهداف، نیازی به استفاده از زور بیش از حد نسبت به کارکنان ندارد؛ بلکه مدیران و کارکنان به دلیل فشار ناشی از حجم کاری بالا و ساعات کاری طولانی، باید به درستی استراحت کنند. برای انجام این کار، شما میتوانید ابزارهایی را که، افراد برای اجرای وظایفشان به آنها نیاز دارند، برایشان مهیا سازید.
فیدبَک گیری
اکثر کارکنان شما از دریافت انتقادات سازنده در رابطه با کارشان قدردانی خواهند کرد. حال شما هم خود را برای گرفتن بازخوردها (فیدبک) در دسترس آنها قرار دهید. مطمئن باشید که آموزش، تحقیق و توسعه درست میتواند، به پر کردن شکافهای موجود در کسب و کارتان کمکهای قابل توجه و شایانی کند.