پرسونال کوچینگ

هوش هیجانی و قدرتی که برای غلبه بر ناامیدی در انسان دارد

بسیاری از مردم روی کتاب ها تمرکز می کنند در حالیکه موفق ترین افراد کسانی هستند که با ناامیدی مواجه می شوند و از آن درس می گیرند.

به نظر شما غلبه بر ناامیدی با هوش هیجانی چطور ممکن است؟ آیا قبلا در مورد این موضوع شنیده‌ اید؟ در این مطلب در مورد غلبه بر ناامیدی با هوش هیجانی بیشتر خواهید دانست و داستانی از زبان رابرت کیوساکی سرمایه گذار و نویسنده کتاب پدر پولدار پدر بی پول را برای شما شرح خواهیم داد.

رابرت کیوساکی می گوید: من زمانی عضوی از ارتش تفنگداران دریایی بودم. وقتی ارتش را ترک کردم، پدر ثروتمند به من توصیه کرد که فوت و فن بازار و چگونگی فروش محصولاتم را یاد بگیرم. در حالی که من فردی بسیار خجالتی بودم و یادگیری فوت و فن فروش تقریبا آخرین چیزی بود که دلم می خواست یاد بگیرم، اما در واقع این تنها چیزی بود که برای یادگیری به آن نیاز داشتم. به مدت دو سال من بدترین فروشنده تیم فروش شرکت بودم و معمولا هر کسی و هر چیزی غیر خودم را مسبب این اوضاع می دانستم. اقتصاد ضعیف، محصولات نامناسب و حتی مشتریان را سرزنش می کردم و بهانه می آوردم. اما پدر پولدار من هیچ کدام این بهانه ها را نمی شنید. او همیشه به بررسی اصل داستان می پرداخت و اغلب اوقات این جمله را تکرار می کرد: “وقتی مردم می لنگند، دوست دارند بقیه را سرزنش کنند.” بهانه تراشی همیشه کار انسان های ضعیف است.

پدر پولدارم سعی می کرد به من بیاموزد که درد عاطفی ناشی از ناامیدی به قدری قوی است که شخص اغلب از طریق سرزنش، درد را به گردن دیگران می اندازد. برای اینکه فروشندگی را یاد بگیرم، باید با درد ناامیدی روبرو می شدم. در طول این مسیر، یاد گرفتم که چگونه ناامیدی را به جای یک بدهی به دارایی تبدیل کنم.

دختری در حال انداختن سکه ای در قلک

هوش بازاری و هوش هیجانی

یکی از دلایلی که افراد، با هوش بازاری می توانند موفق شوند بدون اینکه تحصیلات بالایی داشته باشند یا کتاب های بسیاری خوانده باشند این است که از هوش هیجانی بیشتری برخوردار هستند و این در زندگی بسیار مهمتر از هوش تحصیلی است.

لیزا لانون به عنوان مشاور پدر پولدار نوشته بود:”تحصیل به شما یاد نمی دهد که چگونه ریسک کنید و یا چگونه در زندگی شانس بیاورید. تحصیلات شما را برای ریسک های مالی آماده نمی کند و به شما چگونگی به دست آوردن آزادی مالی را نمی آموزد.

باید این را برای شما روشن کنم که آزادی مالی تنها زمانی به دست می آید که بپذیرید در نهایت هر اشتباهی جزیی از منحنی یادگیری است در حالی که توانایی مدیریت ریسک را در طول این اشتباهات فرا می گیرید.”

به همین جهت می بینیم که موفق ترین افراد پولدار از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند، حتی اگر هوش تحصیلی بالایی نداشته باشند. آن ها هوش بازاری قوی دارند حتی اگر از هوش کتابی خوبی برخوردار نباشند. در واقع، آن ها قادر هستند با هوش هیجانی خود بر ترس غلبه کنند تا بتوانند ریسک های لازم برای افزایش هوش مالی و ثروتمند شدن خود را انجام دهند.

هوش هیجانی یا هوش احساسی چگونه از ناامیدی شما جلوگیری می کند؟

رابرت کیوساکی می گوید: من در مواجه با افرادی که می ترسند امور جدیدی را امتجان کنند دریافتم، دلیل بیشتر این ترس ها ناامیدی است. در واقع آن ها از اشتباه کردن یا طرد شدن می ترسند. اما در حقیقت اگر می خواهید در زندگی موفق باشید، نه اینکه تنها به موفقیتی کوتاه مدت برسید، باید بتوانید چیزهای جدید را امتحان کنید. اگر به سراغ امتحان چیزهای جدید رفتید، خودتان را برای ناامید شدن آماده کنید. بسیار دیده شده که جامعه هم به این ایده دامن زده که برای موفقیت تنها هوش تحصیلی و کتابی کافی است، حتی اگر به معنای نادیده گرفتن هوش بازاری یا هوش هیجانی باشد. اما من باید به این نکته اعتراف کنم که تمامی افراد موفقی که در زندگی دیده و شناخته ام، در کنار یا حتی علی رغم هوش کتابیشان، از هوش بازاری و هیجانی بالایی برخوردار بوده اند.

به همین دلیل است که بسیاری از افراد موفق مانند بیل گیتس، مارک زاکربرگ و استیو جابز در حالی که کالج و تحصیلات آکادمیک را رها کردند، همچنان در زندگی واقعی موفق بوده اند. همچنین به همین دلیل است که بسیاری از افراد دارای مدرک از دانشگاه های معتبر ممکن است در مشاغل مدیریتی میانی در مسیرهای بن بست گیر کنند. افراد موفق به جای اینکه اجازه دهند ناامیدی آن ها را باز دارد، به یادگیری ادامه می دهند و از ناامیدی های خود به عنوان پله ای برای پیشرفت استفاده می کنند.

مردی در حال کار با لپ تاپ و انجام سرمایه گذاری

ناامیدی بخشی از موفقیت است

درست همانطور که درون هر مشکلی یک فرصت نهفته است، درون هر ناامیدی نیز گوهری گرانبها از خرد پنهان شده است. نکته کلیدی ماجرا این است که یاد بگیرید چگونه با استفاده از هوش هیجانی خود با ناامیدی کنار بیایید.

رابرت کیوساکی می گوید: پدر پولدار به من کمک کرد که بیاموزم چگونه با ناامیدی های عاطفی عمیق کنار بیایم. او می گفت: «دلیل اینکه تعداد کمی افراد موفق خودساخته در جهان وجود دارد، این است که تنها افراد محدودی می توانند ناامیدی را تحمل کنند. اکثر مردم به جای اینکه یاد بگیرند با ناامیدی روبرو شوند، زندگی خود را صرف اجتناب از آن می کنند.»

چند مورد از نصیحت های پدر پولدار

پدر ثروتمند بر این باور بود که ناامیدی بخش مهمی از یادگیری و در نتیجه موفقیت است. همانطور که از اشتباهات خود درس می گیریم، از ناامیدی های خود شخصیت بهتری برای خودمان می سازیم و به طور مداوم هوش هیجانی خود را افزایش می دهیم. بیایید چند مورد از نصیحت های پدر پولدارم را با هم بخوانیم.

1- انتظار ناامیدی را داشته باشید

پدر پولدارم می گفت: “فقط احمق ها انتظار دارند همه چیز طبق خواسته آن ها پیش برود.” انتظار ناامید شدن به معنای منفعل بودن یا شکست خورده بودن نیست. این راهی است برای آماده سازی ذهنی و عاطفی خود، در حالی که خود را برای مواجه شدن با شگفتی های غیر منتظره ای نیز آماده می کنید. همین آماده بودن به شما امکان این را می دهد که وقتی اوضاع مطابق میل شما پیش نمی رود همچنان آرام و باوقار باقی بمانید. در حالی که این آرام و باوقار باقی ماندن به نوبه خود، شرایط بهتر فکر کردن را برای شما به ارمغان می آورد.

موفقیت زمان می برد و در این راه ناامیدی های فراوانی وجود دارد. شما باید آماده باشید و در این مسیر کم نیاورید و همچنان به یادگیری نیز ادامه دهید.

2- از وجود یک مربی در کنار خود بهره ببرید

تا به حال به این فکر کرده اید که وقتی همه چیز خراب می شود با چه کسی می توانید تماس بگیرید؟ دقیقا همانطور که ما به شماره های اضطراری برای آتش نشانی و پلیس و … احتیاج داریم، در مواقع اضطراری مالی نیز به فردی نیاز داریم که بتوانیم با او تماس بگیریم.

رابرت کیوساکی می گوید: خود من در اکثر مواقع قبل از اینکه وارد یک معامله یا سرمایه گذاری مهم شوم، با یکی از مربیانم تماس می گیرم و از او راهنمایی می خواهم. اینگونه از ناامیدی های دیگران درس می گیرم و درس هایی که آن ها از تجربیات ناخوشایندشان کسب کرده اند را نیز در موقعیت های اضطراری خودم به کار می برم.

دختری با مقداری اسکناس مقابل صورتش

3- با خودتان مهربان باشید

یکی از دردناک ترین جنبه های اشتباه کردن یا شکست خوردن در کاری، این نیست که دیگران در مورد ما چه می گویند، بلکه این است که ما تا چه اندازه به خودمان سخت می گیریم. همه مردم اشتباه می کنند اما بعضی ها بیشتر از سرزنش های دیگران، خودشان را سرزنش می کنند.

رابرت کیوساکی می گوید: من این را دریافته ام، افرادی که از نظر ذهنی و عاطفی بیشتر به خود سخت می گیرند، اغلب در مورد ریسک کردن و پذیرش ایده های جدید یا تلاش برای به دست آوردن و یادگیری امور جدید بسیار محتاطانه برخورد می کنند. اگر همیشه در حال تنبیه خود باشید، در یادگیری چیزهای جدید به مشکل بر خواهید خورد. پس با خودتان مهربان باشید.

حقیقت را بگویید

رابرت کیوساکی در مورد یکی از خاطرات ناخوشایند خود می گوید: یکی از بدترین تنبیه های دوران کودکی ام زمانی بود که اتفاقی دندان جلوی خواهرم را شکستم. او به خانه دوید تا به پدرم بگوید و من به خانه دویدم تا از دید پدرم پنهان شوم.

بعد از اینکه پدرم من را پیدا کرد صورتش از عصبانیت گلگون بود. خوب به خاطر دارم که به من گفت: «دلیل اینکه تو را تنبیه می کنم شکستن دندان خواهرت نیست بلکه تو را مجازات می کنم چون فرار کردی!»

از نظر مالی، مواقع زیادی وجود داشت که می توانستم از اشتباهاتم فرار کنم. اما فرار کردن، به معنای انتخاب آسان ترین راه ممکن بود. همه ما اشتباه می کنیم و با ناامیدی مواجه می شویم. اما تفاوت انسان ها با یکدیگر در نحوه برخورد و غلبه کردن بر این ناامیدی و اشتباهات است. در واقع تنها در صورتی می توانیم از شکست ها درس بگیریم و رشد کنیم که با پیامدهای اعمالمان روبه رو شویم، حقیقت ماجرا را بازگو کنیم و به دنبال چرایی شکست هایمان باشیم.

4- بر ترس هایتان برای کسب موفقیت غلبه کنید

حقیقت انسان بودن به معنای داشتن احساسات است. همه ما احساس ترس، غم، خشم، عشق، نفرت، ناامیدی، شادی و … تجربه می کنیم. اما آنچه که هر یک از ما را منحصر به فرد می کند این است که چگونه به این احساسات پاسخ می دهیم.

وقتی نوبت به ریسک کردن بر سر پول می رسد، تمام انسان ها حتی موفق ترین آن ها، حس ترس را تجربه می کنند. تفاوت اصلی در این است که هریک از ما چگونه این ترس را مدیریت می کنیم. در سر بسیاری از مردم به هنگام مواجه شدن با ترس قمار بر سر پول، این زنگ خطر به صدا در می آید که: “ایمن بازی کنید؛ ریسک نکنید.” حقیقت این است که چه کسی نمی خواهد از ناامیدی ناشی از قمار بر سر پول خلاص شود؟ اما زنگ هشدار در سر افراد موفق اینگونه به صدا در می آید که: ” هوشمندانه بازی کنید؛ مدیریت ریسک را یاد بگیرید.”

مردی در حال سرمایه گذاری آنلاین با تبلت

احساسات یکسان ولی افکار متفاوت باعث به وجود آمدن انسان های متفاوت با اعمال متفاوت و داشته های متفاوت می شود.

به زبان ساده، آن هایی که ثروتمند هستند، در غلبه بر ترس و نحوه برخورد با ناامیدی، رفتاری بالغانه دارند. آن ها در انجام این کار بی پروا نیستند، بلکه هوش هیجانی خود را به کار می اندازند تا حتی در مواجهه با ترس و تردید، مسیر رو به جلو را واضح تر ببینند و ادامه دهند.

اگر می خواهید ثروتمند شوید، باید یاد بگیرید که چگونه هوش هیجانی خود را برای غلبه بر ترس و ناامیدی رشد دهید. به عنوان مثال در هنگام مواجه شدن با ترس از خطر، باید آن ترس را قبل از اینکه بیش از حد قوی شود و نتوانید بر آن غلبه کنید، به طور منطقی بشناسید و تشخیص دهید. این امر مستلزم خودشناسی است و خودشناسی با خود ارزیابی های مداوم حاصل می شود.

زمانی که حس ناامیدی دارید، اگر بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و به دنبال چیزی که منطقی به نظر می رسد بروید، شانس یافتن روشی برای موفقیت را نیز به دست می آورید. در واقع این فرآیندی است که به شما می آموزد، کدام یک از افکار شما مبتنی بر احساسات و کدام یک مبتنی بر منطق است.

5- هوش هیجانی منجر به هوش مالی می شود

رابرت کیوساکی می گوید: در زمان خواندن کتاب “هوش عاطفی” دنیل گولمن متوجه شدم که هوش مالی نود درصد احساسی است. در حالی که تنها ده درصد آن مربوط به داشتن اطلاعات فنی در مورد امور مالی و پول است. با این حال، وقتی صحبت از پول به میان می آید، در مواقع ناامیدی، با وجود اینکه می دانیم چه کاری بهتر است که انجام دهیم اما معمولا در عوض، همان کاری را انجام می دهیم که دوست داریم انجام دهیم. همین موضوع باعث می شود که درس های نهفته در ناامیدی را یاد نگیریم و اهمیت این حس ارزشمند را دست کم بگیریم.

من و همسرم این را در اوایل ازدواجمان تجربه کردیم، زمانی که بیش از یک میلیون دلار بدهی داشتیم و می خواستیم کسب و کار خودمان را توسعه دهیم. ما درست زمانی در حال تمرین و یادگیری اولین فلسفه مالی خود بودیم، که حتی پول پرداخت قبض هایمان را نداشتیم.

پیشنهاد حسابدار ما این بود که ابتدا بدهی طلبکاران را پرداخت کنیم. اما ما در عوض از هوش هیجانی خود برای یافتن راه هایی که بتوانیم با آن اول موقعیت مالی خود را تثبیت کنیم و سپس بدهی هایمان را بپردازیم، استفاده کردیم. در واقع مهم این بود که با استفاده از هوش هیجانی بر ناامیدیمان غلبه کنیم حتی اگر با تاخیر در پرداخت بدهی هایمان همراه باشد.

در آن موقعیت راحت تر این بود که به خاطر ترس ناشی از ناامیدی تسلیم شویم و اول پول طلبکارها را بدهیم. اما اگر این کار را انجام می دادیم مطمئن باشید به جایی که امروز هستیم، نمی رسیدیم. با تسلیم شدن، به احتمال زیاد از رویاهایمان دست می کشیدیم و به چیزی بسیار کمتر از چیزی که حالا داریم، رضایت می دادیم.

6- هوش هیجانی کلید موفقیت است

رابرت کیوساکی می گوید: به نظر من بزرگ ترین دلیل مبارزه مالی، ترس از ناامیدی است. این می تواند ناامیدی ناشی از اشتباه کردن یا ناامیدی ناشی از ترس از دست دادن پول باشد. در هر حال این دقیقا همان ترسی است که باعث می شود مردم اغلب در کارهایشان بسیار ایمن رفتار کنند. اگر ترس، شما را از دنبال کردن رویاهایتان باز می دارد، پیشنهاد می کنم کتاب ” هوش عاطفی” اثر گلمن را حتما مطالعه کنید.

او در کتابش این معمای قدیمی را توضیح می دهد که چرا معمولا افرادی که در مدرسه خوب عمل می کنند، در دنیای واقعی خوب عمل نمی کنند.

پاسخ گولمن این است که ضریب هوشی عاطفی شما بسیار قدرتمندتر از ضریب هوشی تحصیلی شما است. به همین دلیل است که افرادی که اهل ریسک کردن، اشتباه کردن و سپس بهبود یافتن هستند، اغلب بهتر از افرادی عمل می کنند که یاد گرفته اند اشتباه نکنند و از مواجهه با ناامیدی ها می ترسند.

افراد زیادی هستند که با نمرات تحصیلی خوب از مدرسه فارغ التحصیل می شوند در حالی که هیچ وقت با استفاده از شانس نمره ای کسب نکرده اند. این افراد از نظر عاطفی آمادگی پذیرش ریسک، به ویژه ریسک های مالی را ندارند. آزادی مالی تنها زمانی به دست می آید که در اشتباه کردن احساس راحتی کنید در حالی که توانایی مدیریت ریسک کردن را نیز فرا گرفته باشید.

رشد دادن هوش هیجانی برای غلبه بر ترس و ناامیدی توسط مربی دانا

زمانی که در حال دست و پنجه نرم کردن با احساسات درونی خود هستید، مشورت گرفتن از کسی که توصیه های مفیدی دارد به خصوص توصیه هایی که از شنیدنشان فراری هستید، بسیار کاربردی خواهد بود.

وقتی من و همسرم روزهای سختی را پشت سر می گذاشتیم او همیشه در کنار من بود تا به من یادآوری کند، برای چه چیزی سخت مشغول جنگیدن هستیم. راهنمایی های او من را به ادامه دادن مسیر دشوار موفقیت ترغیب می کرد و در مقابل من هم همین کار را برای او انجام می دادم.

 در حالی که هر دوی ما مربیان دیگری نیز در زندگی خود داشتیم که متعهد به موفقیت ما بودند. پس به خاطر داشته باشید داشتن یک مربی خوب در کنار خود در لحظه ای که مایوس شده اید یا از ادامه مسیر ترسیده اید و دنبال بهانه برای جا زدن می گردید یا حتی زمانی که نیاز به شنیدن توصیه هایی دارید که از شنیدنشان فراری هستید، قطعا معجزه خواهد کرد.

مقدار سکه و کاغذ نوشته ای در دستان دختر

سخن پایانی

اگر رویایی را در سر می پرورانید و عزم خود را جزم کرده اید که به رویاهایتان برسید از مواجه شدن با ترس ها و شکست ها نترسید. از شکست هایتان درس بگیرید و حس ناامیدی تان را کنترل کنید چرا که در نهایت این حس با حس خرسندی ناشی از موفقیتتان جایگزین خواهد شد.

هیچ گاه بودن یک مربی آزموده را در کنار خود دست کم نگیرید. یک مربی درس های بسیاری برای آموختن به شما دارد حتی زمانی که احساس می کنید برنامه های او برای شما چندان مناسب یا کاربردی نیست.

زیرا او با توصیه هایش قطعا شما را برای ادامه مسیر تشویق و هدایت خواهد کرد، زیرا او خود را متعهد به موفقیت شما می ‌داند. به هر حال او نیز در گذشته همان مسیری را که شما امروز در حال طی کردن آن هستید، سپری کرده است. پس هیچ گاه مشورت کردن با افراد خبره در حرفه خود را دست کم نگیرید.

منبع:

richdad

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *