در جهان امروز که مردم دچار رخوت و روزمرگی شده اند؛ برخی از ملتها فقیر هستند و برخی دیگر سخت کار میکنند، تعداد کمی ثروتمند و صاحب قدرت هستند، برخی بی حرکت ایستاده اند و نظاره گر هستند و عده ای هم با نرخ رشد پایین اقتصادی، به دنبال ادامه حیات و بقای خود هستند. البته این افراد شعار قدیمی آهسته و پیوسته و انجام همه کارها به تنهایی را سرلوحه کار خودشان نیز قرار میدهند، و نهایتاً بصورت مداوم درحال درجا زدن خواهند بود.
جریان نقدینگی انفجاری!
در اقتصاد کلان، زمانیکه برخی از کشورها به مشکل اقتصادی برخورد میکنند، سریعاً به سراغ عرضه و چاپ پول میروند؛ (در سیستم بانکی کنونی بصورت اعتباری و نه صرفاً پول نقد) تجربه ثابت کرده که کسب وکارها و افراد نیز در مواقع مشکلات اقتصادی باور دارند که جریان نقدینگی بیشتر تمامی مشکلات آنها را حل خواهد کرد؛ در صورتیکه این تصور غلط متداول است که باید برای ایجاد حیات جدید پول زیادی تزریق کرد. تجربه تاریخی مشابهی که افراد در این کشورها داشتند این شد که، هیچ نوع پس انداز خاصی نداشتند؛ در نهایت، سرمایه گذاری، بهینه سازی و نوآوری را نیز تجربه نکرده اند.
به نظر شما ریشه فقر و چرخه مخرب و شوم آن در اقتصاد چیست؟ و یا ریشه ثروت و چرخه تکامل آن در اقتصاد چیست؟
پول زیاد نماد جریان نقدینگی انفجاری
سکونِ اقتصادی چیست؟
زمانیکه کتاب «رونق در هر وضعیت اقتصادی» با مقدمه و ترجمه «سعید روینده» در کشورمان انتشار پیدا میکند، جهان درگیر رکود عظیم پسا کرونائی قرار گرفته است. شوک قدرتمند افزایش جهانی قیمت ها و تورم بی سابقه در دنیا از طرفی، و از طرف دیگر افزایش نرخ انرژی مانند نفت و جنگ روسیه و اوکراین توانسته اند به این افزایشهای بوجود آمده دامن بزنند؛ بطوریکه مثلاً برخی از اقلام خوراکی تا چند برابر هم افزایش داشته اند! مجموعه ای از اتفاقات بوجود آمده فوق، زنجیره ای از سکون و یا ورشکستگی اقتصادی را در سطح کلان پدید آورده است. البته با نگاه دقیقتر میبینیم که در همین وضعیت بوجود آمده نیز، بخشهای کوچکی از صنایع و خدمات کشورها هنوز تحرک دارند.
در رکود اقتصادی هم میتوانید، به یک منبع اقتصادی باثبات تبدیل شوید!
البته عده معدودی نیز، در همین دوران سخت رشد پایدار و تصاعد چند برابری را تجربه میکنند! این افراد نیز ثروتمندتر و قدرتمندتر از گذشته به کار خود ادامه میدهند؛ در ضمن چالشهای درونی و بیرونی این افراد، آنها را در مسیر رشد و شکوفائی قرار میدهد، و نه رشد مخرب! این اتفاق در صورتی رخ میدهد که عموم جامعه و اقتصاد در سکون و بی حرکتی به سر میبرند، که البته همین عامل موجب نابودی و ورشکستگی افراد جامعه خواهد شد.
تاجر سعی می کند چوب را نگه دارد
رونق در هر وضعیت اقتصادی
با خواندن کتاب «رونق در هر وضعیت اقتصادی» نوشته جی آبراهام در خواهید یافت که، وضعیت اقتصادی بد برای هر فردی، فرصتی عالی و بکر برای تغییر در نوع تفکر میباشد؛ در ادامه، تغییر تفکر به سمت درست، میتواند در شناسایی عوامل “کارآمد” و عوامل “بدون کارآیی” بسیار مؤثر باشد؛ و در نهایت از این طریق در دوران بی ثباتی اقتصادی، میتوان به یک منبع اقتصادی باثبات تبدیل شد. باید دانست که عموم روشهای کهنه، قدیمی و سنتی در اقتصاد مدرن جائی ندارند؛ پس لطفاً با شبیه شدن با تفکرات عموم، حکم مرگ کسب و کارتان را صادر نکنید!
رشد مخرب چیست؟
جی آبراهام، نویسنده کتاب “رونق در هر وضعیت اقتصادی” معتقد است که: دورانهای سخت و طاقت فرسای اقتصادی، با همه ترس ها، تهدیدها، نگرانی ها و نظریه های گمراه کننده اقتصادی، فرصتی برای رسیدن به رشد پایدار و تصاعدی برای خودتان و جامعه است. اما از طرفی میتوان راکد ماند، و رشد مخرب را نیز تجربه کرد!
اگر در حال حاضر در کسب و کارتان دچار زوال و روزمرگی حاد هستید، باید عجالتاً از افراد کاربلد و مربی های کسب و کار کمک و راهنمائی بگیرید؛ و در مرحله نخست، با سرعت زیادی نحوه عملکرد خود را با دید جدیدی که آموختید، تغییر بدهید. در ادامه باید قادر باشید تا مراکز سود و زیان خود را شناسائی کنید و در هر کاری عوامل اصلی، فرعی و حفظ کننده را مشخص کنید. باید بدانید که افزایش بهره وری کاذب نیز تفاوتی به حال شما نخواهد کرد و شما بایستی به دنبال رشد و پیشرفت واقعی و ملموس باشید.
تاجر بی حوصله در حال بازی با شست دستانش
شناخت انواع اهرم های اقتصادی
مواقعی در اقتصاد وجود دارد که برای بیرون آمدن از مشکلات، بایستی از اهرم مناسب استفاده کرد؛ درست مانند زمانیکه در برف، گیر کرده اید و باید برای خروج از آن از اهرم مناسبی استفاده کنید؛ چراکه در غیر این صورت بیشتر و بیشتر در برف فرو خواهید رفت. مسئله اهرم های اقتصادی، دانستن اصول خوب و مخرب اقتصادی را ضروری میکند؛ بطوریکه شما باید با انواع اهرمهای خوب و بد، و همچنین دارائیهای مشهود و نامشهود خود آشنائی کامل داشته باشید، که بتوانید در یک چشم برهم زدن بازی را عوض کنید و استراتژی جدیدی را سرلوحه کار خود قرار دهید. شما باید از استراتژی بقاء (دفاع) دست بکشید، و با استراتژی برتر بودن (حمله) زندگی خود و جامعه را متحول کنید.
سخن آخر
به یاد داشته باشید که در دنیای امروز هیچ کشوری نمیتواند جزیره اقتصادی باشد، و بدون همکاری ملل دیگر رشد نخواهد کرد؛ پس شما نیز بیاموزید که از کار کردن به تنهایی دست بکشید و از کمک دیگران و منابع آنها بهره مند شوید؛ تا بتوانید اقتصاد تازه نفس را، جایگزین اقتصاد فرسوده و کهنه کنونی کنید.